-
۲۳۲.اهداف ۹۸
1397/12/27 15:27
-
۲۳۱.دوسال و نیم:)
1397/12/25 23:35
امروز...۲۵ ام اسفند ۹۷ دقیقا دوسال و نیم میگذره از ۲۵ شهریور ۹۵ همون روزی که خیلی چیزا واسه من عوض شد... تو رو نمیدونم...
-
230
1397/12/25 09:12
-
۲۲۹.فکرِ مُلک دل ما کن که خراب است ، خراب ...
1397/12/17 17:18
بهش گفتم این با عشق فرق داره. من عاشقت نیستم. من معتقدم به تو. که آدم توی این دنیای هچل هف باید لااقل به یک چیزی معتقد باشه. یک تعلق، دست آویز، امید. تو مثل احیای بعد از مرگی. که بعدِ هر تموم شدن با فکر کردن بهت بشه ایستاد. بشه دوباره شروع کرد. گفتم تو حتی خیالت؛ حتی تصور حضورت توی این دنیا هم معجزه میکنه. یک آدم بهم...
-
۲۲۸.جز تو کی میتونه عزیز من باشه؟
1397/12/17 17:14
داشتم به این فکر میکردم که قبل دیدنت چه حسی داشتم چه طوری پر پر میزدم... همیشه فکر میکردم بعد دیدنت دیگه تاب ندارم دیگه تحمل ندارم میگفتم بعد رفتنت چیکار کنم چجوری سر کنم چجوری دل ازت بکنم چجوری برگردم چجوری ادامه بدم... چند روزه دیگه میشه یه ماه یه ماه که ازدیدنت میگذره نزدیکه یه ماهه اما من هنوز نفس میکشیم هنوز دارم...
-
۲۲۷.تنهاتر
1397/11/30 01:02
-
۲۲۶
1397/11/23 22:51
ینی عمرم قد میده واسه دوباره گرفتن دستات؟؟؟
-
۲۲۵.تو فقط عشق منی
1397/11/23 01:07
دستات... دستات... دستات...❤
-
۲۲۴.عزیزترین سوغاتیه غبار پیراهن تو
1397/11/21 20:55
-
۲۲۳.وقتی میای صدای پات از همه جاده ها میاد...
1397/11/21 00:32
-
۲۲۲
1397/11/15 00:37
فردا از خونه عزیز میدم خونه خودمون دلم تنگ شده خیلی زیاد این مدت خوب بود خوش گذشت خدا فردا رو بخیر بگذرونه میدونم دلش اشوبه خیلی حرف دارم واسه گفتن شاید وقتی رفتم خونه همه رو نوشتم
-
۲۲۱.گریه میکنم به خنده های بی بهار هردومون
1397/11/10 00:00
فردا اخرین امتحاته... تموم میرم خونه عزیز و در نهایت به اغوش خانواده:)) یه دور دیگه باید بزنم تا یادم بیاد اتی اهنگ گذاشته و با هر جملش یاد تو میفتم دلم قیلی ویلی میره یاد خیلی چیزا میفتم یاد پارسال این موقع ها... یاد سالها قبل این موقع ها یاد اتفاقایی که میشد بیفته و نیفتادن... دلم میخواد زودتر فردا بشه... استرس...
-
220.,ور تورا بی ما صبوری هست ما را تاب نیست
1397/11/03 00:45
-
219
1397/11/01 21:36
هر چیزی را ، میتوانی پاره کنی و دور بیاندازی ! اما روزی داخل کتابی ، نامه یا عکسی پنهان شده و غافگیرانه به تو شلیک میکند ! تو خواهی مُرد ، اما خاطرهها ابدیاند ! امشب...شب امتحان ا/ن/ا/ت/م/ی حتی بهت پیامم دادم که چقدر داغونم چقدر استرس دارم کی اینجوری شدی کی غریبه شدی... کی... وقتی دل تو دلم نبود که الان زنگ...
-
218.کاش پیدا بشوی سخت تورا محتاجم
1397/10/30 00:30
-
۲۱۷
1397/10/29 01:03
پست قبل هرچی نوشته بودم پرید دلمگرفته خیلی زیاد دلم نوشتن میخواد... فردا امتحان دارم شاید فردا نوشتم از تو... از این روزا از همه چی
-
۲۱۶.زندگی چیست به جز لحظه خندیدن تو؟
1397/10/28 00:52
-
215.یه اتاق
1397/10/19 15:49
-
۲۱۴
1397/10/19 13:22
جمعه برمیگردم...بعد ۱۲ روز خونه بودن اولین باره که انقدر مشتاق برگشتنم هیچ درس نخوندم از م خبر ندارم زنگ زد...همون شب که رسیدم یادش نبود.فقط تونستم بگم که خونه ام دیگه از اون شب ازش بی خبرم خونه...خوب بود ولی خوش نگذشت کسل تر شدم تنها تر شدم و خسته تر دارم برمیگردم یجورایی از اومدنم پشیمونم دیشبم که کلی گریه کردم دلم...
-
۲۱۳
1397/10/06 12:36
چقدر حالم بهم میخوره از بعضی ادمای این روزا رفتم خونه کامل مینویسم...
-
۲۱۲
1397/10/04 23:08
دلم تنگ شده دلم گرفته مامان نیست بابا نیست تو هم نیستی دلم تنگ شده واست
-
۲۱۱.ای خاطرات اولین و اخرین دلدادگیم
1397/10/02 00:26
دلم شنیدن صداتو میخواد... صدای خنده هات حتی وقتی میدونم همیشه دستم پیشت رو میشه... دلم میخواد از این روزا بیشتر بنویسم... اما فقط نوشتن از تو حالمو اروم میکنه
-
۲۱۰.امشب یک سر شوق و شورم
1397/09/30 23:11
-
۲۰۹.نفس...
1397/09/28 00:31
-
۲۰۸.خواب من و قرار من بی تو به سر نمیشود
1397/09/17 01:12
نمیدونی امشب وقتی تو سالن مطالعه بودم و دیدم زنگ زدی تو دلم چه بلوایی شد...وقتی بهت زنگ زدمو صداتو شنیدم چقدر خوب شد حالم...وقتی چهل دقیقه تو سرما بودم و نفهمیدم چجوری گذشت...وقتی سربه سرم میذاشتی و میخندیدی...نمیدونستی با دلم چیکار میکنی...چقدر شنیدت صدات ارومم کرد...گاهی وقتا حاضرم جونمو بدم وایه یک لحظه شنیدنش...تو...
-
۲۰۷
1397/09/15 01:01
تو این مدت اتفاقات زیادی افتاد از تولد تا دلتنگی و حرف زدنام با م توی سرما حیاط از امتحانای میانترم و استادا و حاشیه دانشگاه تا دعواهای اتاق دلم واسه م تنگ شده واسه صداش واسه حرف زدنش دلم واسه قبلنای خودم خیلی تنگ شده خدایا ... تهش چی میشه؟ هیچوقت ادمارو به چیزی که قسمتشون نیست عادت نده
-
۲۰۶.بهشت
1397/09/01 11:34
زیر این سقف خونه بابا خود_خود_بهشته
-
۲۰۵
1397/08/24 01:31
آرامشم...ارزوست:((
-
۲۰۴.زندگی درد قشنگیست به جز شب هایش
1397/08/22 00:24
باورم نشده هنوز که تو همون ادمی که هر ثانیه واسش میمردم.
-
هیچ تر از هیچ تر از هیچ تر...:(
1397/08/17 00:30
بازم تعطیلات و نفس کشیدن کنار مامان و بابا مدتهاست ازش خبری نیست گاهی باورم نمیشه این همون آدمیه که همیشه بود همون ادمی که وقتی بهش میگفتم یه روزی درگیر کار و زندگی میشی میخندید و مسخره بازی درمیاورد... دارم سعی میکنم قبول کنم هیچ چیز از هیچ کس بعید نیست حتی اون... وقتی به همه حرفام...همه کارام...همه چیزایی که برای...