قاصد اورده خبر
کرده دل با توخطر
باتو من شادم اگر
در دامم
چه از این بهتر اگر
رسد از عشق ثمر
من کنار تو فقط
آرامم...
+یه روزی میشه زیر یه عکس دونفرمون اینو پست کنم؟
قرتطینه یادمون داد خیلی وقتا روزمرگی چه قدر جذاب بود!
رفتن بیرون...قدم زدن...حتی یه نون خریدن!
بغل کردن...دست دادن...دیدن ادما...حتی از نوع تکراری!
یادمون داد خیلی زیاد قدر هنو نمیدونیم...خیلی زیاد!
دلم برای خوابگاه و شهر دانشجویی تنگه!!
الان فقط دلم اونجا رو میخواد...
من خیلی روزا به تو فکر کردم
خیلی شبارو با فکرت خوابیدم
خیلی وقتا هندزفری تو گوشم بود و با صدات خواب رفتم
خیلی وقتا تورو کنار خودم تصور کردم...
امسال چهارمین عید بود بی معرفت:)
کاش میشد برگشت به گذشته!
به اولین عید...هه...راست میگن...همیشه اولش خوبه!
امسال با همه حرف زدم...تبریک گفتم تبریک گرفتم...
و هیچ پیامی به تو ندادم...تحمل کردم...خیلی سخت بود...اما این شروع راهمه...من تو زندگی تو هیچی نبودم...جز یه آدم اشتباهی:)))
خیلی سخته.....همه اولیا کنار تو بود...حالا منم و یه دنیا حسرت!
و معجزه ای که هیچوقت اتفاق نمیفته!