دیدنت...حتی از پشت صفحه گوشی...به قول خودت روزی عیدمون بود...
عیدمون مبارکمون باشه عزیزدلم
دلم پرکشید...واسه دستات
مهربونیات...
حتی واسه اینکه سر به سرم بزاری
کاش بد تموم نشه...اگه بد تموم بشه...
با تیکه های قلبم چیوار کنم؟
محمد رحیمنواز : یه وقتهایی، یه گوشههایی از دنیاتون رو قایم کنید و پیش خودتون نگهاش دارید! یه آهنگهایی رو تنهایی گوش کنید، یه فیلمهایی رو تنهایی نگاه کنید، یه خیابونهایی رو تنهایی قدم بزنید ...شاید بعدها، لازم بشه آدم تو گوشههایی از زندگیاش باشه که اونو یاد هیچکس نمیندازه...
دلم تنگ شده واست
با وجود همه بی معرفتیات
خدایا
هوامونو داشته باش
خونه نیستم که با مامان برم مسجد
ولی میدونم هرجای دنیا باشم دعام میکنه
تو این سالا که گذشت تا حالا نشده بود شب قدر بهم نگی دعات کنم...بهت نگم دعام کنی
اما امشب...دومین مراسمه
تو هبچی نگفتی
منم مدتهاست که ترجیح میدم هیچی نگم...
سخته...
که نمیای و بگی ولی...
سکوت میکنم...سکوت....
قطعا میتونی وقت داشته باشی
میتونی و نمیخوای
میتونی و خودتو زدی به نفهمیدن
اینروزا میگذرن
همه چی تموم میشه
شبای سختی رو باید بگذرونم...میدونم
به جز تو...منم خیلی مقصر بودم
اما...این روزا میگذرن
ولی من نمیگذرم
از تو
از حال بدی که برام ساختی
از بررخی که واسم درست کردی
از این حس لعنتی که قبل از تو نبود...
میگذرن ابن روزا
ولی کاش یه جای دنیا...
سخت تراز ایناشو بگذرونی...
امشب با گوش دادن اهنگی که دقیقا تویه همچینشبایی دوسال پیش برام فرستادی دلم گرفت...
امشب بیشتر از اینکه دلم برای تو تنگ بشه دلم واسه دویال پیش تنگ شد...خیلی دلم تنگ شد خیلی...
حیف...حیف که نمیشه برگشت به اون روزا
به قشنگترین لحظه هایی که داشتم
مطمءنم دیگه تکرار نمیشن...هیچوقت...
دوستم داری میدانم باز
دوست دارم که بپرسم گاهی
دوست دارم که بدانم امروز
مثل دیروز مرا میخواهی