۲۳۵.اخرین ساعتای ۹۷

دلم انگار بیشتر از همیشه واست تنگ شده...

ولی بیشتر از همیشه این حس تو دلمه که خسته شدی

بیشتر از همیشه دلم‌میخواد الان بودی

تا حرف میزدیم

تا حالم بهتر میشد

اما خوب...میدونم نمیشه

تو انقدر سرت  این روزا شلوغ هست که دیگه جایی واسه فکر کردن به من نداشته باشی...

باید امسال تمرین کنم

که حتی کمترین توقع رو ازت نداشته باشم...

اینجوری برام بهتره

حالت خوب باشه همیشه

دلت خوش باشه همیشه

تنت هم سالم

+خدایا...از این که فرصتشو داشتم باهمه سختی های زندگی یه سال دیگه رو به اخرش برسونم شکرت...بازم پشت و پناهم باش.بهارو واسه هم خوب و برپرکت شروع کن...به همه خوشبختی بده...حال  خوب بده امسال.

عید هممون مبارک

۲۳۴

کت شلوار چقدر بهت میومد...تو دوماد بشی ماه میشی:)

حیف...که یه همچین رورزی هم باشه نمیتونم باشم و ببینمت

دیدمت...یه حالی شدم

خوشگل بودی...خوشتیپ بودی...عین دومادا

233.سالی که گذشت...

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

۲۳۲.اهداف ۹۸

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

۲۳۱.دوسال و نیم:)

امروز...۲۵ ام اسفند ۹۷

دقیقا دوسال و نیم میگذره از ۲۵ شهریور ۹۵

همون روزی که خیلی چیزا واسه من عوض شد...

تو رو نمیدونم...

230

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

۲۲۹.فکرِ مُلک دل ما کن که خراب است ، خراب ...

بهش گفتم این با عشق فرق داره. من عاشقت نیستم. من معتقدم به تو. که آدم توی این دنیای هچل هف باید لااقل به یک چیزی معتقد باشه. یک تعلق، دست آویز، امید. تو مثل احیای بعد از مرگی. که بعدِ هر تموم شدن با فکر کردن بهت بشه ایستاد. بشه دوباره شروع کرد. گفتم تو حتی خیالت؛ حتی تصور حضورت توی این دنیا هم معجزه میکنه. یک آدم بهم نشون بده که ایمان نیاره به معجزه. من ایمان دارم به تو! 

نازنین هاتفی

۲۲۸.جز تو کی میتونه عزیز من باشه؟

داشتم به این فکر میکردم که قبل دیدنت چه حسی داشتم

چه طوری پر پر میزدم...

همیشه فکر میکردم بعد دیدنت دیگه تاب ندارم

دیگه تحمل ندارم

میگفتم

بعد رفتنت چیکار کنم

چجوری سر کنم

چجوری دل ازت بکنم

چجوری برگردم

چجوری ادامه بدم...

چند روزه دیگه میشه یه ماه

یه ماه که ازدیدنت میگذره

نزدیکه یه ماهه

اما من هنوز نفس میکشیم

هنوز دارم ادامه میدم

هنوز دووم اوردم...

سگ جون تر از این حرفا بودم...

دلم برات تنگ شده...خیلی