-
23
1396/08/23 22:37
چقدر دردناکه اینجور لحظه ها زلزله... اوارگی... سختی... خدایا خودت کمکشون کن... جز تو هیچی نمیتونه مرهم دلشون باشه... خدا عاقبت هممونو بخیر کنه الهی آمین
-
22.کتابخونه
1396/08/23 19:06
رفتم کارت عضویت بگیرم و یه کار دیگه ای هم داشتم کتابخونه خانومه هم در جوابم یه چینی به دماغش داد و یه عشوه ای اومد که خلاصه قرار داد دادیمو ال و بل و ظرفیتو و کوفت و زهرمار!! خوب عزیزم اخه فلانه بهمانه شما که خبرنداری و اووووه منم تو دلم گفتم خوب اون عزیزمت بخور وسط کلت:/ مسخره:/ واسه من عشوه میاد:/ منم همچین یه لبخند...
-
۲۱.گر از قفس گریزم...کجا روم کجا من
1396/08/22 23:52
دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟ کجا روم که راهی به گل شنی ندانم که دیده برگشودم به کنج تنگنا من نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تختهپاره بر موج، رها، رها، رها من ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من! نه چشم دل به سویی، نه باده...
-
۲۰
1396/08/22 10:37
وقتی که رفتی هرگز پشت سرت را نگاه نکن وقتی که رفتی هرگز بازنگرد برگشت یک نفر بعد از رفتن بی معنی ترین کار دنیاست رفتن ها هرچقدر دردناک باشند بازگشتها دردناک ترند!! سارا مستفیدی
-
۱۹
1396/08/21 23:49
خدایا دلم گرفته.. میان همه آرزوها دلتنگ ترین بنده ات را دریاب
-
۱۸
1396/08/21 18:31
تنهایی ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ، ﮔﺎﻩ آنقدﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ … ﮔﺎﻩ آنقدر ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ … آنقدﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ حرف ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ … ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ ! ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ. ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ ﺷﺒﻬﺎ...
-
۱۷
1396/08/21 14:55
تو برو پیچک من ، فکر تنهایی این قلب مرا هیچ مکن ، رو پیشانی من چیزی نیست ، غیر یک قصه پر از بی کسی و تنهایی
-
16.متظاهر
1396/08/19 01:33
روزای خوبی نیست... روزایی که فقط پشت یه تظاهر به بیخیالی میگذره...
-
15.مثل خواهر بزرگتر...
1396/08/17 18:40
امروز اتفاقی وبلاگ قبلی هانیه رو دیدم... چقدر برام دلگرمی بود... انگار بهم تلنگر زد که قدر سختی این روزا رو بدونم... شاید یه روزی دلم تنگ بشه واسه همینا... چقدر یه لحظه حس کردم دلم میخواد باشه تا محکم بغلش کنم خدایا خودت مواظبش باش... بخاطر همه ی مهربونیاش... یه حسی بهش داشتم همیشه... مثل خواهر بزرگتری که همیشه دلم...
-
14.روزای شلوغ
1396/08/07 22:50
چند روز قبل سالگرد بود...چقدر زود یکسال گذشته...سالگرد بابابزرگ هم نزدیکه... دلم تنگ شده واسش! باید این هفته برم دکتر... دیروز روز خوبی بود:) خسته ام ولی... خدایا شکرت
-
13.السلام علیک یا رقیه بنت الحسین
1396/08/02 22:39
سه ساله امام حسین؟ شما ضمانت کن برام خانوم... دلم بدجور گرفته... در خونه شمارو زدم اینبار... دست خالی برم نگردون...
-
12
1396/08/01 22:52
رفتم مطب دکتر دال حرفهای خوبی زد ولی باید خیلی فکر کنم.... نمیدونم اخرش چی میشه خدایا خودت بخیر بگذرون
-
11. من بی بال و پرم بدون رویات...
1396/07/29 00:36
برد ارام دلم یار دل ارام کو انکه ارام برد از دلم ارام کو انکه ارام برد عشق من و جان کو
-
10.هرگز به تو دستم نرسد ماه بلندم...
1396/07/27 00:58
امشب بدجوری دلم شکست...نمینویسم چرا تا یادم نیاد با خوندنش....فقط تنهاییمو بیشتر حس کردم. همین
-
۹.اون ور روزای تاریک...
1396/07/25 23:28
اس ام اس داد: امیدوارم روزای خوبت به زودی از راه برسه... ولی ته دلم میگم کدوم روزای خوب؟؟ این روزا پر از تاریکیه...پر از ناامیدی...پر از دغدغه هایی که تلنبار شده روی هم...پر از ترسه...ترسه از روزایی که نیومدن. اون ور روزای تاریک چیه خدا؟! دلم واسه اون وقتایی که میخندیدیم کنار هم از ته دل تنگ شده دلم واست تنگ شده...
-
8.کاش امضات پای آرزوهام بود...
1396/07/23 00:37
یه جمله ای خوندم ولی دقیقش یادم نیست... انگار گفته بود قشنگی ارزو به اینه که همون وقتش براورده بشه...به نظرم راست میگه...قشنگیش به همون وقتیه که عطش رسیدن داری واسش...اما شایدم با گذشتنش به قدر کافی شیرین باشه رسیدن به اون ارزو:) گاهی وقتا هم امضای اونی که باید نمیخوره پای چیزی که میخوایم... میگن...
-
7.یه چیزی شبیه تکیه گاه
1396/07/19 02:19
امشب هم از همون شباییه که دیر صبح میشه... دیر میگذره...ولی بالاخره میگذره! سخت ترین شبا هم صبح شدن واسم.... فقط یه چیزی امشب ثابت شد واسم...اینکه خودم باید زجر بکشم تا بشه!وگرنه اونی که باید...بیخیال:) زندگی همیشه اونی نیست که ما بخوایم...باید قبول کنم جبرشو....حسرت دیگه چیزیو عوض نمیکنم!فقط دیوار فروریخته وجودمو...
-
6. یه کم درددل
1396/07/14 23:37
خیلی بده ادم دیگه دلش هیچی نخواد... خیلی بده هرروزت جوری بگذره که منتظر هیچی نباشی! میدونم اشتباهه....میدونم رو اشتباهم اصرار میکنم...اما از همه راههای درست خسته شدم... +خنده های تو همه فرصت زندگیم بود...بغض تو گریه ترین جای صدای من شد
-
5.کاش بگذره این روزا
1396/07/12 15:31
خسته ام...خیلی خسته ام...خسته و بلاتکلیف....نه میتونم جلو برم...نه میتونم دل بکنم از چیزی که میخواستم....بلاتکلفیم...بی انگیزه ام...خسته ام...مثل ادمی که هیچی نمیخواد...هیچی....فقط دلم میخواد بخوابم و پاشم ببینم ۴۰سال گذشته....شایدم بخوابمو دیگه بیدار نشم...اینو بیشتر دوست دارم...ولی اگه بیدار نشم چجوری از تو دل بکنم؟...
-
۳.تو
1396/07/04 23:45
داشتم فکر میکردم چرا باید انقدر دور باشی... به قول خودت چرا وقتی یکی انقدر عزیزه نداریش؟ چرا زندگی اینطوریه؟؟ +بابا زنگ زده میگه هنوز اتش بس اعلام نکردی؟میگم نه هنوز خیلی زوده....بزار بفهمه چقدر دلگیرم ازش...سخته دور بودن...اما یوقتایی خوبه...شاید اونم خواست منو بفهمه
-
۲.بلاتکلیفی
1396/07/02 01:06
شروع فصل جدید... روزایی که باید قشنگ میبود اما نیست! هنوز بلاتکلیفم... هنوز خسته ام و از خدا دلگیر!! بی انصافی هم نکنم... اگه نبودی سخت تر از اینی میشد که الان هست چقد شبا دیر صبح میشه خسته ام...خیلی خسته...هنوز همه خستگیا رو دوشمه ته تهش چی میشه؟ خدایا شکر واسه بودنش:)
-
1.تو قلبمی،تو قلبتم
1396/06/26 13:52
۲۵ شهریور ۹۵ اولین روزی بود که اومدی تو زندگیم... دیروز ۲۵ شهریور ۹۶ بود... شنیدن صدات حالمو خوب میکرد.... مخصوصا صدای خنده هات تو بلاتکلیفی این روزا...بین همه ناراحتی ها و عذاب هایی که دارم تو قشنگترین اتفاق این دنیایی واسم... خدا برام نگهت داره