۲۸۶

میدونم دلم دوباره از چی گرفت؟

که حتی وقتی خودم سراغتو گرفتم....

حتی بازم نخواستی که حرفو ادامه بدی

کاش میفهمیدم این روزا چی تو سرته

چی تو دلت میگذره

چرا مثه خوره افتادی به جونم...

متاسفم واسه خودم

اما بهت فکر میکنم...

دروغ چرا بگم خوب؟خیلیم هم بهت فکر میکنم

اما بازم باید سعیمو کنم....

کتاب میخونم....فیلم میبینم....

ولی ته همه اینا

نمیتونم بهت فکر نکنم

من احمقم...و اعتراف به این موضوع واقعا سخته!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.