۲۵۷.فریاد ز محرومی دیدار و دگر هیچ...

رضا کریم‌پور : ما تمام خود را خرج کسی کردیم که حتی یک سطر از عاشقانه هایمان را هم نفهمید، تمامِ احساس‌مان پایِ کسی هدر شد که حتی نفهمید برای ما همه کس است، زندگیِ مان را گُذاشتیم پای حرف هایی که فهمیده نشُدند پایِ عشقی که فقط نامش "عشق" بود؛ به گُمانم عشق به چیزی فراتر از دوست داشتن و دوست داشته شدن نیاز دارد؛ شاید چیزی شبیه فهمیده شدن ... 

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.