۲۴۸

تو این سالا که گذشت تا حالا نشده بود شب قدر بهم نگی دعات کنم...بهت نگم دعام کنی

اما امشب...دومین مراسمه

تو هبچی نگفتی

منم مدتهاست که ترجیح میدم هیچی نگم...

سخته...

که نمیای و بگی ولی...

سکوت میکنم...سکوت....

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.