۲۷


آدم بدی هارو فراموش میکنه. 

حتی وقتی یکی با تموم تقصیر اتش میذاره میره، بعد از یه مدت تنها لبخند و خاطرات خوبشه که به یاد آدم میمونه.. اما این آخر ماجرا نیست! این فاصله هان که از کسی که دیگه نیست، برامون چهره ی خاص و تکرار نشدنی میسازه. مثل یک دیدار تصادفی، کافیه یکبار تو ثانیه ای این فاصله از بین بره..

چجوری بگم.. انگار که آدم دچار سکته ی حسی بشه. 

اون آدم دیگه هیچ شباهتی به تصوراتِ تو در موردش نداره و تو بر خلاف همیشه میتونی تعلقاتش رو بذاری کنار و برای همیشه فکر نکنی درموردش .


- امیرعلی‌.ق

۲۶

دلم هوس یک دوست لوتی کرده

یک رفیق شش دانگ

یک آرام دل

کسی که امتحانش را در رفاقت پس داده

و دیگر محک زدن و زیر و رو کردنی

در کار نباشد

رفیقی که من نگویم و او بشنود

بخندم و حجم بغضم را در خنده ام ببیند

رفیقی که بگویمش برو اما او بماند

که نرود

وقتی ماندنش آرامم می کند

۲۵.عروس؟؟!

دیروز  اتفاقی تو مغازه عطاری دوست خ د رو دیدم.

البته من که نمیشناختمشون

خلاصه تا یه مسیری باهم اومدیم و اتفاقا هم مسیرم بودن خانومه.

دیگه به جفتشون تعارف زدمو خانوم موندن با خ د مشغول صحبت.

خلاصه شب دور هم  بودیم دیدم میگن خانومه یه عروسی میخوان فلان و بهمان و گفته مهر من افتاده به دلش و این عروس خودمه://

جلو بابا خجالت کشیدم:/

خیلی عیب بود:/

خیلی:/

لااله الا الله

+بعد از این اعصاب خوردی بگذریم...فردا میرم خونه اون حاج خانوم مهربونه؛))دعوتم کرده:))

۲۴.بی معرفت!

بی معرفتی که شاخ و دم نداره!

داره؟؟

هرکسی میتونه یه روزی بی معرفت ترین آدم دنیا بشه

آدمای بی معرفت زیادی دیدم تو زندگیم...

و گاهی بی معرفت تریناشون اونایی بودن که یه روزی خیلی مهم بودن:)

بی معرفتی خوب نیست....بی معرفت نباشیم:)

23

چقدر دردناکه اینجور لحظه ها

زلزله...

اوارگی...

سختی...

خدایا خودت کمکشون کن...

جز تو هیچی نمیتونه مرهم دلشون باشه...

خدا عاقبت هممونو بخیر کنه

الهی آمین

22.کتابخونه

رفتم  کارت عضویت بگیرم و یه کار دیگه ای هم داشتم کتابخونه

خانومه هم در جوابم یه چینی به دماغش داد و یه عشوه ای اومد که خلاصه قرار داد دادیمو ال و بل و ظرفیتو و کوفت و زهرمار!!

خوب عزیزم اخه فلانه بهمانه شما که خبرنداری و اووووه

منم تو دلم گفتم خوب اون عزیزمت بخور وسط کلت:/

مسخره:/

واسه من عشوه میاد:/

منم همچین یه لبخند زدم براش گفتم بله حالا مهم نیست شما که کاری برنمیاد ازتون ینی کاره ای هم نیستین عزیزم!!!یجوری هم که بشنوه به خانوم دایی گفتم حالا چرا عشوه میاد؟؟

+چه قدر این کلمه عزیزم لوس شده:/اه اه:/

۲۱.گر از قفس گریزم...کجا روم کجا من

دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من

گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من
نه بسته‌ام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تخته‌پاره بر موج، رها، رها، رها من
ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من!
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زنده‌ام چرا من؟
ستاره‌ها نهفتم در آسمان ابری
 دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من

۲۰


وقتی که رفتی

هرگز پشت سرت را نگاه نکن 

وقتی که رفتی هرگز بازنگرد

برگشت یک نفر بعد از رفتن

بی معنی ترین کار دنیاست 

رفتن ها هرچقدر دردناک باشند 

بازگشتها دردناک ترند!!


سارا مستفیدی

۱۹

خدایا دلم گرفته..

میان همه آرزوها

دلتنگ ترین بنده ات را دریاب

۱۸

تنهایی ﺁﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯿﮑﻨﺪ 
 ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ ﮐﻪ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﻧﺒﻮﺩﯼ، ﮔﺎﻩ آنقدﺭ ﺑﯽ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﻣﺜﻞ ﺳﻨﮓ …
ﮔﺎﻩ آنقدر ﺣﺴﺎﺱ ﻣﺜﻞ ﺷﯿﺸﻪ …
آنقدﺭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ حرف ﻣﯽ ﺯﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼﺣﺮﻑ ﺯﺩﻥ ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ …
ﻻﻡ ﺗﺎ ﮐﺎﻡ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﻤﯿﺸﻮﺩ !
ﻏﺬﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯼ
ﻧﻬﺎﺭ ﻫﺎ ﻧﺼﻔﻪ ﺷﺐ
ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻡ.
 ﺳﺎﻋﺘﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺁﻫﻨﮓ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﺁﻫﻨﮓ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﯼ
ﺷﺒﻬﺎ ﻋﻼﻣﺖ ﺳﻮﺍﻟﻬﺎﯼ ﻓﮑﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﯿﺸﻤﺮﯼ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺖ ﺑﺒﺮﺩ
ﺗﻨﻬﺎیی ﺍﺯ ﺗﻮ ﺁﺩﻣﯽ ﻣﯿﺴﺎﺯﺩ
 ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺷﺒﯿﻪ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ …